در وضعیت فعلی کشور که رشد و توسعه بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی به طور مستقیم و غیرمستقیم وابسته به درآمدهای نفتی است و نوسانات قیمت نفت و تبعات حاصل از آن نه تنها مصرف کنندگان بلکه تولید کنندگان آن را نگران ساخته است کاهش وابستگی به نفت استراتژی توسعه آینده بسیاری از کشورهای جهان را تشکیل می دهد. در این راستا اتخاذ سیاستهای مناسب جهت استفاده بهینه از منابع و امکانات بخش های مختلف اقتصادی و وجود محدودیت های سرمایه ای، لزوم تعیین اولویت های هر یک از بخش های اقتصادی ضرورتی است انکار ناپذیر. از آنجا که ایران دوازدهمین کشور معدن دار جهان است، در این خصوص اولویت های بخش معدنی نیز باید مشخص گردند تا با ایجاد زمینه برای سوق دادن سرمایه گذاریهای بخش خصوصی، امکان برآورده ساختن هر یک از دو نوع استراتژی تجاری جایگزینی واردات و توسعه صادرات فراهم آید. در این مقاله ضمن بحث پیرامون معیارهای تشخیص مزیت، به بررسی راهبرد ها و سیاست های توسعه صنعتی کشور جهت برنامه بلند مدت استراتژیک ایران ۱۴۰۰ پرداخته شده و هدف تعیین اولویت مواد معدنی مشخص گردیده است و از میان مواد معدنی قابل تولید، انتخاب جامعه آماری مورد بررسی انجام و جهت تشخیص مزایای نسبی هر یک، به بررسی پارامترهای موثر در انتخاب اولویت ها پرداخته و نتیجه این بحث، دو مدل مطلوبیت اقتصادی و مطلوبیت استراتژی را تعمیم داده است که جهت مقایسه مواد مختلف با توجه به امتیاز دهی به پارامترها صورت پذیرفته و با جمع آوری داده های مورد نیاز، مناسب ترین مواد معدنی از حیث رفع نیاز داخل و یا توسعه صادرات در راستای اهداف توسعه اقتصادی با استفاده از فرایند سلسله مراتب تحلیلی (AHP) معرفی گردیده اند.